چگونه فروشنده موفقی باشیم؟ در این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستیم که هر شخصی در مورد آن دیدگاه خاصی دارد لطفا تا انتهای مقاله ما را همراهی بفرمایید.
هرگاه صحبت از موفقیت میشود آنهم موفقیت درفروش و فروشندگی صحبتها و نکات مختلفی مطرح میشود که همه آنها دررسیدن به موفقیت فروشندگان نقش دارد؛ اما برای اینکه بتوانید جز افراد موفق باشید و ضمن اینکه به افزایش درآمد خودتان و سازمانی که در آن شاغل هستید کمک میکنید میتوانید به ارتقای شغلی و جایگاهی که دارید فکر کنید و یا به دنبال کار در شرکتهای دیگر باشید و یا اینکه خودتان کسبوکاری که مدنظر دارید را راهاندازی کنید.
فروش در سازمان مثل خون در بدن عمل میکند و اگر در جریان نباشد سلامت بدن به خطر میافتد، پس رمز موفقیت هر کسبوکاری درفروش است. شما حتی اگر بهترین کالای دنیا را هم تولید کنید اگر نتوانید آن را بفروشید هیچ ارزش و بازگشت سرمایهای برای شما به دنبال نخواهد داشت.
پس یا شغل فروش را دوست داشته باشید و با تمام علاقه و عشق در آن فعالیت کنید و یا برای همیشه آن را کنار بگذارید چون اگر به آن علاقه نداشته باشید هم آسیب به خودتان، هم سازمان و هم مشتری میزنید.
متأسفانه بسیار زیاد میبینیم که افراد از روش ناچاری و نبودن شغل رو به کار فروش میآورند و برخی از سازمانها به دلیل اینکه این افراد دستمزد پایینتری میخواهند آنها را استخدام میکنند؛ و شاید در نگاه اول مدیران کسبوکارها از اینکه در هزینهها صرفهجویی کردهاند خوشحال باشند اما در درازمدت ضرر چند برابری را خواهند داشت.
اگر تصمیم شده برای موفق شدن جدی است ادامه مقاله را مطالعه فرمایید تا به شما کمک کنیم تا جز فروشندگان موفق باشید.
موفقیت در فروشندگی چیست؟
قطعاً اگر از هر فردی شما در مورد موفقیت سؤال کنید با تعاریف مختلفی روبرو میشوید که هر فرد بهترین و مناسبترین چیزی که به ذهن خودش از کلمه موفقیت میرسد را با شما در میان خواهد گذاشت؛ اما بهراستی موفقیت در فروشندگی چیست؟
هنر شما متقاعدسازی دیگران است برای اینکه به حرف و درخواستی که شما دارید عمل کنند، شما هر چه قدر که بتوانید تعداد افراد بیشتری را متقاعد کنید تعداد فروش شما بیشتر شده و به موفقیتها و رکوردهای بیشتری درفروش خواهید رسید؛ که باعث رشد درآمد و رشد مهارتهای شما خواهد شد.
بنده در طی چند سال اخیر که به کار فروش مشغول بودهام همواره سعی کردهام که بتوانم تعداد مشتریان راضی و وفادار خود را افزایش داده و با تعداد مشتریان بیشتری همکاری داشته باشم. حتی برای اینکه عمق ارتباط با مشتریان را افزایش دهم خلاقیتهای زیادی را به خرج داده و ارزشهای زیادی را به مشتریان خود منتقل کردهام. چراکه دید من بلندمدت بوده است نه کوتاهمدت، شاید در کوتاهمدت از برخی منافع صرفنظر کرده باشم اما در درازمدت منافعی چند برابری داشتهام.
برای موفقیت لطفاً دید بلندمدت داشته باشید و منافع هر دو طرف را در مذاکرات و فروش لحاظ کنید.
مورد بعدی که در موفقیت شما بهعنوان فروشنده بسیار مهم است موضوع صداقت است. بله صداقت واژهای که با خیلی از فروشندگان غریبه است، خیلی از فروشندگان به دلیل اینکه ترس دارند که نکند فروش خود را ازدستداده و از کار برکنار شوند بسیار دروغ میگویند و از قدیم هم گفتهاند که آدم دروغگو کمحافظه است.
من بهعنوان شخصی که در کار فروش سالیان سال است که دارم کار میکنم به شما اعلام میکنم که هیچچیزی بهتر از صداقت نیست، شاید در اوایل کار فروش شما کمی افت داشته باشد اما همین صداقت در درازمدت شمارا نسبت به خیلی از افراد دیگر جلوتر میاندازد.
به توصیه بسیاری از اساتید فروش شما بهجای دروغ گفتن سعی کنید مهارتهای خودتان را بهعنوان فروشنده حرفهای و موفق افزایش دهید که اصلاً نیازی به عدم صداقت نداشته باشید و با خیال راحت و آسوده و نهایت احترام همواره با مشتریان در ارتباط باشید و روزبهروز تعداد مشتریان شما بیشتر شده و مشتریان هم وفادار به شما باشند و همواره در خرید از شما پیشگام باشند.
پیشنهاد می شود محصول فروش و فروشندگی حرفه ای را هم تهیه فرمایید.
چرا برخی از فروشندگان موفقتر از دیگر فروشندهها هستند؟
همانظور که در پاراگراف قبلی هم توضیح دادم فروشنده موفق و ناموفق باهم در بسیاری از مهارتها، باورها، نگرشها، میزان اقدامات، هوشیاری و تیزبینی تفاوت دارند. در بسیاری از شرکتها وقتی عملکرد نفرات فروش یک شرکت را باهم مقایسه میکنی متوجه این نکات خواهی شد. دو فروشنده یک کالا را با شرایط فروش یکسان در مناطق فروش تقریباً یکسان عرضه میکنند اما میزان فروش هرکدام با دیگری بسیار متفاوت است.
برای اینکه موفقتر باشید و دیده شوید باید روی باورها و نگرشهای خودتان بیشتر کارکنید شما باید به کاری که میکنید، برندی که عرضه میکنید، سازمانی که در آن کار میکنید و درنهایت محصولی که عرضه میکنید ایمان و باور داشته باشید، بهقولمعروف خودتان اول به خودتان بفروشید و خود شما اولین خریدار آن محصول باشید تا بتوانید آن را به دیگران بفروشید.
مورد بعدی که موجب وجه تمایز شما با دیگران میگردد مهارتهای ارتباطی و وجوه مشترکی است که با هرکدام از مشتریان میتوانید پیدا کنید و از آن برای نفوذ در ذهن و قلب مشتریان استفاده کنید. چراکه مشتریان اغلب از افرادی که دارای دیدگاه و نگرش مشابه خودشان باشد استقبال میکنند و راحتتر به آنها اعتماد میکنند. پس شما بهعنوان یک فروشنده موفق باید بتوانید با هر مشتری متناسب با خود او رفتار کنید برای این کار باید مهارتهای ارتباطی و دانش تخصصی خودتان را بالا ببرید تا بتوانید بهتر و مثبتتر باشید.
مهمترین عامل موفقیت فروشندگان چیست؟
به نظر من مهمترین عامل تلاش و پیگیری است، شما وقتیکه قانون وزندگی مورچهها را بررسی میکنید میبینید که آنها همراه در تلاش هستند و از هر مانعی که سد راه آنها باشد هر جور شده عبور میکنند و به نتیجه و هدفی که مدنظر دارند میرسند، آنها هیچوقت بهانه زیاد بودن کار ندارند، بهانه سخت بودن و بودن موانع در کار را ندارند و هر بار که دانه از دست آنها رها میشود مجدد به سراغ آن میروند و آنقدر تلاش میکنند تا آن را به لانه برسانند.
اغلب فروشندگان نهایت دو تا سه بارفروش به یک مشتری را پیگیری میکنند و خیلی زود ناامید میشوند، البته اگر پیگیری و برنامهای که برای فروش دارد هر بار یکسان باشد ۱۰۰ بار هم تلاش کنید به موفقیت نمیرسید، شما باید هر بار با یک برنامه جدید مشتری خودتان را پیجویی کنید تا بتوانید کار را به سرانجام برسانید و موفق شوید. پس از قانون مورچهها در کار فروش خودتان استفاده کنید.
پیشنهاد می شود مقالات زیر را هم مطالعه فرمایید: