فروشنده خلاق چه کسی است؟
باورهای فروشنده خلاق؟
خلاقیت یعنی انجام یک کار به روش جدید بهعنوانمثال: جملات زیبایی که در برخی فروشگاهها میبینیم که بهصورت خلاقانه نوشتهشده است بهعنوانمثال: مشتری گرامی محصول خریداریشده توسط شما تا ۲۴ ساعت باکمال احترام تعویض میگردد. یا تضمین قیمت تا یک هفته پس از خرید اگر قیمت پایینتر از ما فاکتور ارائه کنید میتوانید کل وجه خودتان را دریافت کنید. یا لطفاً وارد شوید ما با لبخند پذیرای شما هستیم. خلاقیت درفروش میتواند در هر بخشی باشد و لزوماً نباید نسبت به محصول در نظر گرفته شود شما میتوانید هر فعالیتی را بهصورت خلاقانه و متفاوت انجام دهید تا مشتریان بیشتری را جذب کنید.
خلاقیت چیست؟ همهچیز درباره خلاقیت به زبان ساده
شرکتهایی که برای مدتزمانی طولانی موفق بودهاند آنهایی هستند که بیشترین خلاقیت و نوآوری را داشتهاند. این سازمانها از دیگران تقلید نمیکنند؛ در عوض، ممکن است از ایده نوآورانه دیگران بهعنوان سکوی پرتابی برای رسیدن به برنامه، محصول یا خدمت منحصربهفردی بهره گیرند. آنها ترجیح میدهند از رقبا پیشی بگیرند تا اینکه بخواهند با آنها رقابت کنند. اگر ببینند شرکت دیگری در حال تقلید از کار آنهاست، چیزی تولید میکنند که بهتر و تازهتر باشد. بهبیاندیگر، میتوانند قابلیت خلاقیت و نوآوری خود را جهت موفقیت بلندمدت بهکارگیرند.
آیا شما هم دوست دارید یکی از این شرکتها باشید؟ میتوانید!
درواقع، تمام شرکتها میتوانند خلاقتر و نوآورتر باشند؛ فرقی نمیکند که چه میزان تجربه، محصول یا خدمات دارند. زمانی که خلاقیت و نوآوری را در تمام جنبههای کسبوکارتان وارد میکنید، میتوانید در بازار در حال تغییر از رقبای خود پیشی بگیرید.
تعریف خلاقیت(Creativity)
خلاقیت نوعی عملکرد دانش، کنجکاوی، تخیل و ارزیابی است. هر چه اساس دانشتان قویتر باشد، هر چه کنجکاوتر باشید، ایدهها و الگوهای بیشتری خواهید داشت که منجر به ایجاد محصولات و خدمات خلاقانه، جدید و نوآورانه میشود؛ اما تنها داشتن دانش برای تشکیل الگوهای جدید کافی نیست. اجزا و بخشها باید به نحوی متفاوت با یکدیگر ترکیب شوند. سپس ایدههای پراکنده و مختلف باید ارزیابی شوند و به ایدههایی کاربردی بدل شوند. بهبیاندیگر، یک فرآیند اتفاق میافتد. اما واقعاً این ایدهها از کجا میآیند؟
- بررسی رقبای بازار
- بارش فکری
- گرفتن نظرات و بازخوردهای مشتریان
- تمرکز بر علایق و خواستههای مشتریان
- ایجاد تمایز در نوع صحبت، نوع بستهبندی، نوع پوشش
- گسترش دانش و گرفتن ایده از کمپانیهای موفق دنیا
- با خلاقیت، موفقیتتان را خلق کنید
- همیشه بادید گرفتن ایده به همهجا نگاه کنید
هر چه شما و تیمتان خلاقتر و نوآورتر باشید، به موفقیت بلندمدت بیشتری دست مییابید. پس بهجای اینکه دائم سراغ «ایده بزرگ بعدی» در صنعتتان بروید، به کسبوکار کنونیتان رنگ و بوی خلاقیت و نوآوری ببخشید. زمانی که این کار را عملی کنید، نوآور صنعت خود میشوید؛ میشوید همان کسی که رقبا سعی میکنند از آن تقلید کنند.
سه درس در مورد نوآوری در شرکت اپل
۱. در مسیر نوآوری همیشه اجماع نظر یا توافق عمومی، بهصلاح نیست
دوست عزیزی تعریف میکرد از تجارب کاری خودش در شرکت اپل، هیچچیزی مثل انتظار برای کسب توافق عموم افراد، سرعت کار را کند نمیکند. از این لحاظ در شرکت اپل خوششانس بودم و آزادی عمل زیادی داشتم. من کاملاً با صلاحدید خودم، روابط با هنرمندان و اشخاص برجسته درون شرکت را مدیریت میکردم.
مدیریت اپل به من اعتماد کرده و اجازه داد تا تلاشهایم را در جهتی که باعث شادی و خوشحالی همه خواهد شد پیش ببرم. شرکتها ابتدا باید تا این حد به رهبران تیمشان استقلال بدهند تا بتوانند نوآوری داشته باشند. بعدازاینکه به شما بودجه و اختیار داده شد، باید از این دو بهخوبی استفاده کنید. البته در مورد روشی که به کار میبرید سعی کنید توافق عموم افراد را بهدست آورید و بهتخصص همدیگر احترام متقابل بگذارید.
۲. برای نوآوریهایتان منتظر تایید دیگران نباشید
هیچیک از هنرمندان خلاقی که میشناسم برای نوآوری به دنبال اجازه نبودند. شما برای آزمایش و عملی کردن ایدههای خلاقانهتان نیازی به تأیید ندارید و نباید هم داشته باشید. شرکتهایی که به تأیید موقت و گزارشهای پیشرفت مداوم نیاز دارند نوآوری را مختل میکنند. توجه داشته باشید، اگر دائماً در میانهی راه، نتیجهی کارتان را بررسی نکنید، نمیتوانید به پیشرفتهای واقعی دستیابید. این کار مستلزم فرهنگی است که در آن، به افراد خلاق اعتماد میشود تا در میانهی راه، کار خودشان را مشاهده کنند. من وقتی در اپل کار میکردم وظیفهی خودم میدانستم که با همکارانم در شرکت مشورت کنم، ولی فقط در حد دریافت بازخورد در مورد مطالب خاص مربوط به تخصصشان. این نوع رفتار در آن زمان میان همکاران شرکت اپل رایج نبود و باعث میشد همکارانم فقط به این خاطر که میتوانستند رأی و نظرشان را ارائه کنند، هیجانزده و پرانگیزه شوند. این تلاشها نهتنها باعث تقویت کمپینها شد، بلکه باعث شد روابط طولانیمدت من با همکارانم عمیقتر شود.
بهعنوان مثال کمپینی در صنعت فیلم، تلویزیون و موسیقی راهانداختم و در تیمهای مهندسی و بازاریابی، از نسخههای پیشنویس مطالب فعلی خودمان استفاده کردم. آنها از این خوشحال بودند که در این امر مشارکت داشته و سهمی در موقعیتیابی محصول دارند. من از قبل بهدنبال تایید مدیریت نبودم، با این حال ابتکار به خرج داده و از قضاوت خودم استفاده کردم که در نهایت توسط همهی افراد، مورد قدردانی قرار گرفت.
۳. به دانش رایج روز توجه داشته باشید:
اگر تیمتان مایل نیست دانش رایج را زیر سؤال ببرد، وظیفهی شماست که آنها را وادار به این کار کنید. متقاعد کردن افراد برجسته در شرکت اپل برای اینکه بپذیرند موزیک و سرگرمی، بازارهای کلیدی هستند، برای من چالشی واقعی بود. مبارزه با وضعیت موجود در محیط کاری میتواند پیچیده باشد.
اگر دیدید در تیمی قرار دارید که به نوآوریهایتان علاقهای نشان نمیدهد، سعی کنید این استراتژیها را بهکار ببندید:
یکی از موانع خلاقیت می تواند عدم همکاری سایر همکاران و مدیر باشد چرا که دیدگاه ها نسبت به انجام هر کاری متفاوت است اما شما برای جلب توجه دیگران می توانید از راه های زیر استفاده کنید.
راهکار اول: نشان دهید که گامهای پیشنهادی شما چطور میتوانند به افزایش بازگشت سرمایه کمک کند.
راهکار دوم: می توانید جلسه ای برنامه ریزی کنید و در آن جلسه تمامی دلایل و موارد پیشنهادی خودتان را ارائه کنید و از سایرین هم بخواهید نسبت به آن نظر دهند و با اجماع نظرات به یک نتیجه مناسب برسید.
راهکار سوم: موارد خلاقانه خود را به صورت مقطعی تست کنید من اینکار را با موافقت مدیران خود به صورت مقطعی شروع کردم کاری که انجام دادم این بود که هر هفته شنبه ها صبح ساعت ۹ صبح یک پیامک انگیزشی بسیار زیبا برای مشتریان خود و افرادی که تمایل به جذب آنها را داشتم ارسال می کردم، نتیجه آن واقعا عالی بود و مشتریانی که به هر دلیل تا الان با ما همکاری نکرده بوند را متقاعد می کرد؛ و همیشه بازخوردها و تعریف های آنها را دریافت می کردم.
راهکار چهارم: از داستان استفاده کنید، به کمک ارائه داستانهای مناسب میتوانید دیگران را با خود همراه کنید البته باید واقعی و از فعالیت شرکتهای دیگر که موفقیت در این زمینه داشتهاند باشد.
بخشی از کتاب باورها و ویژگی های فروشندگان حرفه ای